علامه سید محمد حسین طباطبایی:
باید المیزان بخوانی تا جایگاه علمی و عرفانی علامه سید محمد حسین طباطبایی را بشناسی. المیزانی که به گفتهی بسیاری از بزرگان تفسیر، مانند ندارد. اینکه علامه از کجا به این علم و درایت رسید را در چند بخش از زندگی ایشان باید جستجو کنیم.
ابتدا زمانی که مادر و پدرش را در سن پنج و نه سالگی از دست داد و تلاش کرد روی پای خودش بایستد. زمانی که مثل کودکان محل به مکتبخانه رفت ولی درسهای مکتبخانه جوابگوی جوشش علمی او نبود. از آنجا به مدرسه طالبیه تبریز رفت تا علوم دینی را بیاموزد. پس از آن همراه برادرش به نجف رفت و مدت ده سال به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
دومین مرحله رشد علامه با ورود به نجف آغاز شد. وقتی از مولا علی علیه السلام طلب کمک کرد و در پی آن آیت الله قاضی او را به شاگردی قبول کردند و فرمودند: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت کن» همین کار را هم کرد؛ که اگر نبود این مراقبتها زبان و ذهنش به معلوماتی ناگفته سوق پیدا نمیکرد.
و سومین مرحلهی رشد را با ازدواج کسب کرد. آنطور که نقل میکند که همسرش تمام شرایط را برای مطالعه و تفکرِ او فراهم میکرد. علامه بارها از نقش همسرش در رسیدن به این جایگاه علمی سخن گفت و از او تجلیل کرد.
حاصل سالها مراقبت و تلاش علامه طباطبایی حالا در آثارِ به جای مانده از ایشان متبلور است؛ و حالا تو به آسانی میتوانی از این «حکمتِ زلال» بهرهمند شوی.
حکمت زلال:
نمی دانم تا به حال برایت اتفاق افتاده یا نه، اینکه جمله ای را بشنوی و احساس کنی بیش از یک جمله حرف برای گفتن دارد. بعضی جملات اینگونهاند؛ عمق دارند. مثل دریایی موّاج که تو به اندازهی بهره ات از آن میفهمی و برداشت میکنی. یکی از انسانهایی که سخنانش اینگونه است «علامه سید محمدحسین طباطبایی» است.
آثار زیادی از ایشان به جای مانده که تفسیر المیزان یکی از آنهاست. ما تلاش کردیم از میان آثار، گفتار و نوشتههای ایشان حکمتهایی را گلچین کنیم که نیازهای اساسی زندگی بشری را پاسخ دهد و راهنمایی باری یک زندگی ایمانی باشد.
«حکمت زلال» جملات قصاری است که از آثار علامه طباطبایی استخراج شده و موضوعات متعددی از ابعاد زندگی بشری را در بر میگیرد. موضوعاتی از قبیل نماز، دعا، اخلاق، قرآن، اسلام، معاد و شخصیت زن.
از ویژگیهای این کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. برخی از کلمات قصاد در قالب پرسش و پاسخ بیان شده.
2. تلاش شده تمام سخنان درج شده در کتاب به منابع معتبر ارجاع داده شود.
3. مفاهیم بلند عرفانی و اخلاقی با رعایت اختصار تبیین شده.
4. تلاش شده عباراتی از کلام علامه گلچین شود که قابل فهم برای عموم مردم باشد.
محتوای کتاب؛
در این کتاب 485 جمله قصاد در ذیل دوازده فصل ارائه شده است.
فصل اول: توحید و خداشناسی؛ در این فصل اشاراتی کوتاه به وحدانیت و صفات کمال و جلال الهی شده است.
فصل دوم: معارف عالیه؛ این بخش مشتمل بر معارف اصیل شیعی است معارفی چون عرفان حقیقی، حیاط طیب و درجات یقین.
فصل سوم: در آستان اهلبیت؛ سخنان علامه در این بخش حول محور موضوعاتی چون عزاداری، امامت و ولایت تکوینی است.
فصل چهارم: مهدویت و رجعت؛ این بخش جملات قصاری پیرامون اعتقاد به حضرت حجت علیه السلام و رجعت معصومین علیهم السلام است.
فصل پنجم: اخلاق و سیر و سلوک؛ این فصل شامل مفاهیمی از قبیل سعادت، عمل صالح، تقوا و مراحل توبه است.
فصل ششم: اشاراتی در عظمت قرآن؛ این بخش از عظمت جایگاه قرآن مفاهیمی از قبیل جاودانگی آن سخن میگوید.
فصل هفتم: دعا و نیایش؛ این فصل به آداب دعا و شناخت جایگاه دعا در زندگی بشری اشاره دارد.
فصل هشتم: نماز و نیاز؛ این فصل اشاراتی کوتاه پیرامون جایگاه و ریختشناسیِ نماز و نیاز به درگاه الهی است.
فصل نهم: معاد و رستاخیز؛ این بخش به بازنمایی زندگی بشر پس از مرگ میپردازد؛ از عالم رستاخیز تا لقاء خداوند.
فصل دهم: شخصیت زن؛ فضیلت و جایگاه زن از نگاه اسلام در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل یازدهم: عظمت اسلام؛ جایگاه اسلام و تبیین حقایق مذهب تشیع از مباحث محوری این فصل است.
فصل دوازدهم: متفرقات؛ این فصل موضوعات متعددی را مورد بحث قرار داده است. از حیات انسان در دنیا و فرشتگان مقرب الهی گرفته تا حقیقت طیّ الارض و مراقبه نفس.
مشخصات نشر
این کتاب زیر نظر حجت الاسلام و المسلمین حبیب کاظمی و با تلاش جناب آقای علیرضا نخعی گزینش و دسته بندی شده و توسط انتشارات نور معارف به علاقهمندان عرضه شده است.
برای چاپ کتاب قطع رقعی و جلد شومیز انتخاب شده و در 212 صفحه منتشر شده است.
حکمت زلال با توجه به استقبال علاقهمندان، تاکنون چهار مرتبه تجدید چاپ شده است.
معرفی علامه طباطبایی:
کودکی:
سید محمد حسین طباطبایی در آخرین روز ماه ذیحجه سال 1321 هجری قمری در شاد آباد تبریز متولد شد. اجداد او از طرف پدر به امام حسن مجتبی علیه السلام و از طرف مادر به امام حسین علیه السلام میرسد. در سن پنج سالگی مادر و در سن نه سالگی پدرش را از دست داد. جز او و برادر کوچکش به نام سید محمد حسن، کسی از خانواده ایشان زنده نمانده بود.
محمد حسین شش سال در مکتب خانه درس خواند. قران و آثاری از ادبیات فارسی مانند گلسان و بوستان را در آنجا فراگرفت.
چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر او را پاسخ گوید به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال 1297 تا 1304 هـ.ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید. پس از تحصیل در مدرسه طالبیه همراه برادرشان به نجف اشرف رفت و ده سال تمام به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول شد.
نجف
علوم ریاضی را نزد آقا سید ابوالقاسم خوانساری، فقه و اصول را نزد آیت الله نائینی و آیت الله اصفهانی خواند. درس فلسه را نزد آیت الله سید حسین بادکوبه ای خواند و برای بهرهمندی از معارف الهیه و اخلاق از آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبایی بهرهگرفت.
ایشان درباره شاگردی آیت الله قاضی میگوید: پس از ورودم به نجف اشرف به بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و فرمود: «شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده اند. از این پس، هفته ای دو جلسه با هم خواهیم داشت.»
و در همان جلسه فرمود: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.»
بازگشت به تبریز
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز بدست میآمد مجبور به مراجعت به ایران شد و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول بود. فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می گوید:
خوب به یاد دارم که، مرحوم پدرم دائماً و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برفهای موسمی در حالی که، چتر به دست گرفته یا پوستین بدوش داشتند امری عادی تلقی میگردید، در مدت ده سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و بدنبال فعالیتهای مستمر ایشان قناتها لایروبی و باغهای مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود.
هجرت به قم
شهرت علامه طباطبایی در تهران و حوزههای دیگر علمی ایران، هنگامی آغاز شد که در اثر حوادث سیاسی جنگ دوم جهانی و عواقب بعد از آن از تبریز به قم مهاجرت کرد. ایشان از سال ۱۳۲۵ش در قم ساکن شد و مجالس درس خود را در تفسیر و حکمت آغاز کرد. وی به تدریج، تدریس سطوح اساسی حکمت مانند کتاب شفاء و اسفار را متداول ساخت. در کنار این دروس، علامه به تربیت شاگردانی در حوزه اخلاق و عرفان اسلامی نیز توجه داشت. عزیزالله خوشوقت، علی سعادتپرور و حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی و… از این دسته شاگردان او هستند.
در دوران سکونت در قم یکی از فعالیتهای علامه طباطبایی شرکت در جلساتی علمی و فلسفی در تهران بود. این جلسات با حضور هانری کربن، سید حسین نصر، داریوش شایگان و… با محوریت علامه طباطبایی درباره مسائل فلسفی، عرفانی، ادیان و اسلامشناسی برگزار میشد. او در این سفرهای پیاپی به تهران با علاقهمندان به حکمت و معارف اسلامی تماس داشت و گاه با مخالفان دین و حکمت، نیز به بحث میپرداخت. در برخی از این نشستها موضوع بحث، تفسیر عرفان شرقی با محوریت اوپانیشادها و گاتها بوده است. مطالب این کتابها توسط داریوش شایگان به فارسی ترجمه میشد و سپس علامه طباطبایی درباره آن مطالب توضیح میداد.
تفسیر المیزان
علامه طباطبایی از سال ۱۳۷۴ق نوشتن تفسیر المیزان را آغاز کرد و تا سال ۱۳۹۲ آن را در ۲۰ جلد به زبان عربی به اتمام رساند. در این تفسیر از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده شده است و علاوه بر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی، علمی و اجتماعی نیز دارد ترجمه این اثر به دو شکل منتشر شده است. نخست در ۴۰ جلد و سپس در ۲۰ جلد. این اثر توسط سید محمد باقر موسوی همدانی به فارسی ترجمه شده است.
وفات:
ایشان در روز یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۶۰ش (۱۸ ماه محرم الحرام ۱۴۰۲ق) درگذشت و فردای آن روز از مسجد امام حسن عسکری تا صحن حضرت معصومه (ع) تشییع شد. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی بر پیکرشان نماز خواندند و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شدند.
شاگردان:
برخی از شاگردان برجسته ایشان:
1. سید عزالدین حسینی زنجانی
2. مرتضی مطهری
3. عبدالله جوادی آملی
4. یحیی انصاری شیرازی
5. محمد فاضل لنکرانی
6. حسینعلی منتظری
7. سید موسی شبیری زنجانی
8. محمدتقی مصباح یزدی
9. جعفر سبحانی
10. غلامحسین ابراهیمی دینانی
11. حسن حسن زاده آملی
12. سید محمد حسین حسینی تهرانی
13. ابراهیم امینی
14. سید جلال الدین آشتیانی
15. ناصر مکارم شیرازی
16. احمد احمدی
17. سید حسن طاهری خرمآبادی
18. علی قدوسی
19. محمد محمدی گیلانی
20. یحیی انصاری شیرازی
21. سید محمد حسینی بهشتی
22. محمد مفتح
23. محمدجواد باهنر
24. سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
25. حسین نوری همدانی
26. ابوطالب تجلیل
27. سید موسی صدر
28. سید محمدباقر موحد ابطحی
29. سید محمدعلی موحد ابطحی
30. سید مهدی روحانی
31. علی احمدی میانجی
32. عباس ایزدی
33. محمد صادقی تهرانی
34. عزیزالله خوشوقت
35. علی سعادتپرور
آثار:
برخی از آثار علمی بجامانده از ایشان به این قرار است:
1. تفسیر المیزان
2. اصول فلسفه و روش رئالیسم
3. حاشیه بر اسفار صدرالدین شیرازی
4. سنن النبی (ص)
5. مصاحبات با استاد کربن
6. شیعه در اسلام
7. حاشیه بر کفایه الاصول
8. رساله در قوه و فعل
9. رساله در اثبات ذات
10. رساله در صفات
11. رساله در افعال
12. رساله در وسائط
13. الانسان قبل الدنیا
14. الانسان فی الدنیا
15. الانسان بعد الدنیا
16. رساله در نبوت
17. رساله در ولایت
18. رساله در مشتقات
19. رساله در برهان
20. رساله در مغالطه
21. رساله در تحلیل
22. رساله در ترکیب
23. رساله در اعتبارات
24. رساله در نبوت و مقامات
25. منظومه در رسم خط نستعلیق
26. علی والفلسفة الالهیه (به فارسی ترجمه شده است)
27. قرآن در اسلام
28. رساله در حکومت اسلامی (فارسی و عربی)
29. مقالات متعددی از ایشان در نشریات گوناگون مانند مکتب تشیع و درسهایی از مکتب اسلام و راهنمای کتاب و… به انتشار رسیده است.
اماکن:
در ایران چند مرکز علمی به نام ایشان ثبت شده که مهم ترین آن دانشگاه علامه در تهران است. همچنین خیابانی در تهران و بلواری در تبریز به نام ایشان مزین است.
در نگاه بزرگان:
امام خمینی (ره)
« آقای طباطبایی مرد بزرگی است و حفظ ایشان با این مقام علمی لازم است.»
آیت الله خامنه ای
« او مجموعه ای از معارف و فرهنگ اسلام بود؛ فقیه بود؛ حکیم بود؛ آگاه از اندوخته های فلسفی شرق و غرب بود؛ مفسر قرآن بود؛ از علوم اسلامی، یعنی علومی که از اسلام نشأت گرفته یا از آن تغذیه کرده است، مطلع بود: از اصول، از کلام، ادبیات، از نجوم و هیئت و ریاضیات و از برخی علوم بی نام و نشان دیگر.
شخصیت او در لابه لای این دانستنی های بسیار، به کمک ریاضتی مداوم و درازمدت پرورده، صیقل یافته و پرداخته شده بود. از کسانی بود که تنها مکتب جامعی چون اسلام می تواند امثال او را در دامان پربرکت خویش پرورش دهد. چهره معنوی او، سیمای پرصلابت مردی بود که ایمانی استوار و عرفانی راستین را با دانشی گسترده و عمیق توام ساخته و با آمیزه شگفت وجود خویش، ثابت کرده بود که اسلام می تواند سوز درون دلسوختگان شیفته را با عقل راسخ فرزانگان فرهیخته یکجا گرد آورد.
…این چشمه جوشان و فیاض دانش و عرفان و تقوای اسلامی، در راه تعلیم و تربیت شاگردانی که هر یک در عالم اسلام دانشمندی برجسته اند، توفیقی کم مانند داشته است… »
استاد مطهری ( ره)
« این مرد واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام است، او به راستی مجموعه تقوا و معنویت است، در تهذیب نفس مقامات بسیار عالی طی کرده… کتاب تفسیر المیزان ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است… من می توانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است…
تفسیرالمیزان همه اش با فکر نوشته نشد، من معتقدم که بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است، کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیر المیزان پیدا نکرده باشم. »
آیت الله جوادی آملی
« ..اگر استاد علامه طباطبایی را فارابی عصر بنامیم سخنی به گزاف نگفته ایم … شهید مطهری ( با آن همه علم و فضیلت ) در مقابل علامه، به سان قطره ای بود در برابر دریا! »
آیت الله حسن زاده آملی
« آقا، اگر کسی باید در تحت تصرف و تعلیم کاملی به جایی برسد و قدمی بردارد، من برای شما بهتر از جناب آقای طباطبایی، کسی را نمی شناسم…»
آیت الله جعفر سبحانی
« از نظر علمی و فرهنگی نباید مرحوم علامه طباطبایی را یک فرد به حساب بیاوریم؛ چرا که ایشان به تنهایی خود یک امت بود… از نظر اشاعه فرهنگ اسلامی و تحکیم آن در عصر کار امتی را انجام داد. »
آیت الله ابراهیم امینی
« علامه طباطبایی از آن شخصیت هایی است که در تمام رشته های علمی، فلسفی و اسلامی تخصص و تبحر داشته، شخصیت کم نظیری در میان علمای اسلامی است.
علامه طباطبایی، تنها یک دانشمند نبود بلکه یک عالم ربانی و مهذّب و یک انسان کامل، با تقوا و با فضیلت بود. »
آیت الله خویی (ره )
« او[علامه طباطبایی] یک مغز متفکر و انسان فوق العاده قوی و نیرومندی است. …علامه طباطبایی، خویشتن را قربانی قرآن نمود. »
علامه طهرانی (ره)
« تفسیر المیزان به قدری جالب است و به اندازه ای زیبا و دلنشین است که می توان به عنوان سند عقاید اسلام و شیعه به دنیا معرفی کرد…»
استاد موسوی همدانی
« هیچ به یاد ندارم در طول بیست و چند سال معاشرتم با علامه طباطبایی برای طلبه ای که وارد می شد؛ تمام قامت بلند نشوند و نیز مراقبتی که ایشان از زبان خود داشتند. »
آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره)
« اگر کسی علمیت و پایه دانش علامه طباطبائی را داشت، ادعاهای چنان و چنان می کرد، اما ایشان دم نمی زند. »
« در عالم تشیّع، کسی به جامعیت آیت الله طباطبائی، یا بی نظیر است یا کم نظیر. »
آیت الله محمدی گیلانی
« این مرد عظیم والا همت [علامه طباطبایی] که زیر این چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیر آزاد بود، همچون صالحان اسلاف خویش در فنون گوناگون معقول و منقول صاحب نظر و مبتکر بود. »
بهاء الدین خرمشاهی
« المیزان [علامه طباطبایی] مهمترین و جامع ترین تفسیر شیعه پس از مجمع البیان طبرسی در قرون جدید است. »
محمد جواد مغنیه، نویسنده معروف لبنان
«… از وقتی که المیزان بدست من رسیده است، کتابخانه من تعطیل شده و پیوسته روی میز مطالعه من کتاب المیزان [علامه طباطبایی] قرار دارد. »
نقدها و نظرات
هنوز نقد یا نظری ثبت نشده است.